روز پدر

سلام سلام سلام

سلام به دوستان گلم

تولد حضرت علی (ع) و روز پدر رو به تمامی مردهای روزی زمین (خصوصا همسر گلم) تبریک  می گم امیدوارم که در این روز هدیه های خوب خوب (مثل وحید) از همسر و دوستانتان دریافت کنید.

درضمن روز خبرنگار رو به تمامی خبرنگاران خصوصا خبرنگاران شهرم و همسر عزیزم تبریک می گم امیدوارم سال به سال موفق تر از سال قبل در این زمینه باشند.

امروز اداره مون جشنی به مناسبت تولد حضرت علی (ع) تدارک دیده بود و از پرسنل نمونه هم قدردانی نمودند و لوح تقدیر و مبلغی پول نیز به آنها دادند که وحید نیز از این قائده مستثنی نبود و بعد از اینکه هدیه اش را دریافت کرد  آن را به من تقدیم نمود و با این کارش نشان داد که روز مرد و زن ندارد بلکه هدف این است که به بهانه های مختلف در هر جا و هر زمان که باشیم می توانیم محبت خودمان را ابراز کنیم. فقط و فقط می تونم بگم وحید جون بابت همه چیز ازت ممنون امیدوارم که سالهای سال در کنار تو روز پدر را جشن بگیرم (البته در سالهای آینده به همراه ملودی کوچولو ) شوخی کردم بابا فکر بد نکنید .

الان مدتی است که به وبلاگ زن و شوهر ها می روم و بیشتر وقت من را هنگامی که پای کامپیوتر می نشینم بخود اختصاص داده واقعا به فکر می روم و تصمیم می گیرم که وبلاگی مشترک با وحید داشته باشم ولی پیش خودم می گم بابا ما که همه می شناسنمون و      نمی شه مسائل خصوصی خصوصا ریز و پیز زندگیمون رو از اول شرح بدیم ولی مطمئن باشید یک روز این کار را خواهم کرد البته به صورت ناشناس و با تغییر اسم آن روز کی بیاید خدا داند.

از هوای شهرمون بگم که فوق العاده گرم است و اصلا برای خرید هم نمی توان بیرون رفت. من و وحید که صبح زود ماشین اداره دم درب منزلمان دنبالمان می یاد و ظهر هم دم درب پیاده می شیم و خیلی گرما اذیتمان نمی کند ولی امان از بعدازظهرها که کاری داشته باشیم   و بخواهیم زودتر از منزل بیرون بیایم وای وای  من فقط غر می زنم و از گرما شکایت می کنم دعا کنید شهر ما نیز خنک شود یا ما بتوانیم مرخصی بگیریم و چند روزی به مسافرت به شهر خوش آب و هوایی بریم.

تشکر ویژه دارم از دوستان عزیزم که با نظرهاشون همیشه مرا شرمنده خوده کرده و می کنند و امیدوارم به حق این روز مبارک هرچه از خداوند می خواهید به زودی زود برآورده گردد. آمین

 

 

 

اتفاقات خوشایند

سلام خدمت دوستان وبلاگی خودم

فقط می تونم بگم شرمنده  از اینکه از زمان آپ کردنم مدت طولانی گذشته آخه اتفاقات خوشاندی رخ داده شما که نمی دونین شده کلی حرف دارم براتون

اول اینکه من دیگه در خانه مطبوعات نیستم و کارمند شهرداری شده ام (البته هنوز هم خودم رو متعلق به آنجا می دونم و هنوز هم با     اعضای آنجا در ارتباطم و رابطه ام قطع نشده و نمی شود) در کنار وحید در شورای شهر هستم جایی که سالهای (پیش حدودا ۵ سال )      تا الان در آن رفت و آمد دارم جایی که همیشه وقتی برای تهیه گزارش به این محل می اومدم قبل از هر چیز به قسمت طارمه آن که در       مقابلش دریا قرار داشت می رفتم و لذت می بردم . ساختمان محل کار ما حدود ۱۰۰ سال قدمت دارد و در مقابل آن دریای بیکران خلیج      فارس قرار دارد واقعا منظره ی جالبی دارد خصوصا در روزهای بارانی . دیگر صبح ها نیز از وحید جدا نیستم و با هم به اداره رفته و با هم      برمی گردیم و دیگر اینکه تلفن ها از دست ما راحت شدند و ربع ساعت به ربع ساعت دیگه به هم زنگ نمی زنیم و همواره در کنار یکدیگر      هستیم.                                                                                                                                                                     

                    --------------------------------------------------------

بالاخره پلاژ بانوان هم افتتاح گردید البته این کار محصول همکاری ارگانهایی ازجمله شهرداری بوشهر - شورای شهر- نیروی انتظامی و نیز گزارش های من در چهار سال پیش بود که آن موقع در هفته نامه نسیم جنوب به عنوان خبرنگار بودم و زمان شورای شهر اول بود . روز    افتتاح پلاژ من و وحید با اعضای شورا رفتیم خیلی خیلی خوشحال بودم این پلاژ در ایران تک است البته فاز اولش راه افتاده و هنوز خیلی  کار داره ولی باز هم غنیمت است . من تا حالا که وقت نکردم برای شنا برم ولی حتما تا آخر هفته به اتفاق دوستانم می روم . از شما دوستان  گلم که در استانهای دیگه هستید دعوتتون می کنم که به بوشهر که اومدین به این پلاژ هم بیان و استفاده کنین.

 ------------------------------------------------------------------

راستی روز زن به تمامی زن های عالم مبارک (البته می دونم که خیلی ازش گذشته) در این روز من به خانه سالمندان رفتم واقعا که خیلی ناراحت شدم بعد از آن شهرداری مراسمی برای زن های کارمند در اداره گرفته بود و به ما هدیه ای نقدی و لوح تقدیر دادند . درضمن  از طرف شورا نیز هدیه ای به من داده شد روز خوبی بود چون ...

البته هدیه وحید صرف یک امر خیر کردم.

در خانه مطبوعات نیز دو روز بعد جشنی برگزار شد که واقعا خیلی خوش گذشت خصوصا به من و در آنجا نیز از من و دیگر خبرنگاران زن در استان تقدیر شد.

در پایان از تمامی عزیزان که به خانه ی ملودی سر می زنند و مرا با نظراتشان شرمنده می نمایند تشکر می کنم.

 

 

بازدید از نیروگاه اتمی بوشهر

سلام خدمت دوستان بزرگوارم

در حال حاضر از تلویزیون شاهد بازی ایران و پرتغال بودم اعصابم حسابی به هم ریخت گفتم تا  الان تیم ما یک گل خورده تا بعدش خدا کریمه . بابا این چه بازیه که بچه ها ما می کنن اصلا انتظار چنین نتیجه ای  رو از این تیم نداشتم .  اون از بازی با مکزیک و  این  هم از این بازی. نمی دونم چی بگم فقط این رو می دونم که لیاقت تیم ملی ما بیش از این است.

دلم می خواست این پستم رو فقط و  فقط به بازی های جام جهانی اختصاص  بدهم  ولی وقتی که  تیم  خودمون  نتیجه  درستی  نمی گیره   چه  دل  و  دماغی  می مونه  که  بروم  و  از  تیم هایی  ازجمله آرژانتین که واقعا شاهکار کرد بنویسم.

                  -------------------------------------------------------------

و اما بازدید از نیروگاه اتمی و تاسیساتش

طبق نوشته ام  در پست قبلی در خصوص بازدید از نیروگاه اتمی و تاسیسات آن باید  بگویم  که ما اعضای خانه  مطبوعات  به  اتفاق  خبرنگاران  و  نویسندگان شهرمون برای بازدید  از  نیروگاه  اتمی  به  آنجا  رفته  و  با   آقای  مهندس  جعفری  رئیس  نیروگاه  اتمی  بوشهر  دیداری داشتیم  که  در  ابتدا یکی  از مهندسین بهره برداری نیروگاه از روی تابلوهایی که در سالنی  موجود  بود  توضیحات لازم  در خصوص  تاریخچه ی روند ساخت نیروگاه اتمی بوشهر بیان داشت وی گفت: در سال 1353 دولتمردان آن زمان تصمیم می گیرند که نیروگاه اتمی در بوشهر تاسیس گردد و به منظور احداث  با کشور هایی  وارد  مذاکره  می شوند   که  اولین  قرارداد  را  با  یک  شرکت  آلمانی  می بندند  و قراردادهای اولیه مربوط به احداث ۲  واحد  نیروگاه  هسته ای با   قدرت  ۲  هزار  مگاوات  بوده   که  مکان  آن  را  حد  فاصل  روستاهای  هلیله  و   بندرگاه  در  بوشهر  انتخاب  می نمایند. در  سال  ۵۶ قرارداد نهایی بسته می شود که قرار بوده در سال ۵۹ واحد ۱ و سال ۶۰ واحد ۲ به بهره برداری برسد . در سال ۵۷ بعد از پیروزی انقلاب آلمانها از ایران  می روند  در  صورتیکه  واحد  ۱ را  از  نظر ساختمانی حدود ۷۰ الی ۸۰ درصد و واحد ۲ کمتر از ۴۰  درصد  عملیاتی  انجام  داده   بودند .  در طول  جنگ  تحمیلی  ایران و عراق  نیروگاه  اتمی  چندین بار  مورد  حمله  قرار  گرفته  و  صدمات  جدی  به تاسیسات آن وارد می شود.

حول و حوش سال ۷۲ الی ۷۳ بود که به طور جدی تصمیم گرفته می شود  که  راه اندازی  نیروگاه    از  سر گرفته شود که با آلمانها در این خصوص  مذاکره  می شود ولی آنها  قبول  نمی کنند  و  با  روسیه قرارداد برای تکمیل واحد ۱ نیروگاه می بندند.

۳ الی ۴ سال طول می کشد تا روسها در این مورد  مطالعات انجام دهند و  بعد  از  آن  شروع  به  ساخت و ساز کردند که قسمت کابل کشی در مجموعه ی سایت  و کارهای تکمیلی آن  در حال حاضر مانده است.

این   بود   گزارشی  از  بازدید  از  نیروگاه   و   اما  در  مورد  سوالی  که  جناب  آقای  عبدی  در  نظراتم  برایم گذاشته  بود  باید  بگویم  که  از مهندس جعفری پرسیدم و ایشان در جواب عنوان نمود:

به دلیل اینکه ۱۰ سال پروژه ی نیروگاه راکد  مانده  و  خیلی صدمات  شدیدی  به  تاسیسات  وارد   شده بود و طولانی شدن این  پروژه که قرار بوده از این روش آب  بوشهر  تامین گردد  و  نیز  مقرون  به صرفه  نبودن  این طرح برای نیروگاه و داشتن سد شاپور و ...باعث شده که این طرح از سیستم حذف شود.

ولی روی هم رفته این بازدید ۵/۴ ساعته مفید بود و اطلاعات زیادی را کسب نمودم.

                         -----------------------------------------------------

این   هفته   جلسه ای   با   مهندس  رضوی  مدیر عامل  پارس  جنوبی  داشتیم  که   مدعوین   جلسه خبرنگاران و مدیران مسئول نشریات بودند  جلسه ی  مفیدی  بود  و  ایشان  در خصوص  سوددهی پارس جنوبی  و  تاثیر  آن در اقتصاد  کشورمان سخنانی بیان نمودند . ولی من سوالم این است که این سود آیا تاثیری در روند زندگی مردم این  شهر  نیز دارد ؟ آیا  فرزندان تحصیل کرده شهرمان  باید بیکار  باشند  و  پست های  مختلف در  پارس جنوبی توسط  غیر بومی ها  اشغال    شده  باشد؟

سوالات و درد دل ها زیاد است ولی امیدوارم با توجه به اینکه آقای رضوی خود یک بومی است  درد مردم  را می فهمد و در این مورد  اقدامات  شایسته و در خور شان این مردم زحمتکش صورت دهد. 

یاحق