"دا"


سلام دوستان گلم

نماز و روزهاتون قبول حق باشه ما رو از دعاهاتون بی نصیب نذارین.

مدتی است می خواستم در مورد کتاب "دا" بنویسم . کتابی که در آن خاطرات سیده زهرا حسینی ثبت شده . تا اینکه دیروز در برنامه ی ماه عسل از شبکه ی سه (که واقعا برنامه ی دیدنی با اجرای بسیار خوب مجری آن دیدنی تر هم هست ) متوجه حضور خانوم زهرا حسینی به عنوان میهمان آن برنامه شدم. از شانس بد من توی اداره بودم و جلسه داشتیم و یه سر به اتاقم زدم و دیدم که مهمانشان خانم حسینی است . خیلی مشتاق بودم صدای زیباشو بشنوم همون یک دقیقه ای که وایسادم و تماشاش کردم جواب خیلی از سوالهامو گرفتم.

کتاب "دا" سرگذشت دختری 17 ساله است که در روز اول مهر وقتی برادر کلاس اولی اش  را به مدرسه می برد متوجه خالی بودن مدرسه و کلا محله می شود وقتی پرس و جو می کند می فهمد که شهرشان بمباران شده و مدارس تعطیل می باشد . این دختر ماجراجو به تمامی نقاط محله سرک می کشد و به یاری هموطنانش می شتابد تا جاییکه به مرده شوری روی آورده و با آن سن کم و دل نترس درون قبرستان شهرشان شبها می خوابیده . اینها را که گفتم چند صفحه از یک کتاب قطوری است که به راستی خواندنیست . کتابی که من رو متحول نمود. به طوریکه در مقابل شخصیتهای درون آن احساس حقارت می کنم . نگاهم  نسبت به خیلی چیزا عوض شد.  هر کس رو که می دیدم این کتاب رو بهش توصیه می کردم و می کنم .  لازم به ذکراست که این کتاب در حال ترجمه  به سه زبان انگلیسی، اردو و ترکی استانبولی است.

 و اما چرا نام "دا" . به قول خانوم حسینی" دا"، در گویش محلی به معنی مادر است و زهرا حسینی با انتخاب این عنوان خواسته رنج، اندوه، تلاش و مقاومت مادران ایرانی را یادآور بشود .وی این کتاب را به مادرش که اسطوره ی صبر است تقدیم نموده. 

 به سه زبان انگلیسی، اردو و ترکی استانبولی است.

  تا مدتها بعد از خواندن این کتاب شبها کابوس می دیدم صحنه های جنین های جدا شده از مادر به طوری که خانوم حسینی شرح داده بود اعصابم رو داغون کرده بود ولی در اینجا می خوام بگم خانوم حسینی تو به من خیلی چیزا رو آموختی خیلی چیزا .

* دهم شهریور روز خوبی برای من و وحید جان بود و آن قبولی هر دوی ما در رشته های دلخواهمان . دیگه از اول مهر وحید باید بره دانشگاه و در اون رشته ای که مربوط به کارش در اداره است تحصیل کنه و منم باید یه ترم مرخصی بگیرم تا پسر گلم به دنیا بیاد بعد دروس قبلی را با جدید معادل سازی کنم بعد ببینم با ترم چندمیها باید سرکلاس بشینم . یه اتفاق خوب دیگه هم افتاد که واقعا کاممون رو شیرین شیرین کرد و خواستیم یه جشن کوچیک بگیریم که به دلیل مساعد نبودن حال بنده قرار شد به آخر هفته موکول بشه .

برای همتون آرزوی روزای خوب و شاد رو دارم.

وبلاگ ماکان گلی هم به روز شد  

http://www.makan88.blogfa.com/

نظرات 21 + ارسال نظر
ویداوست چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:40 http://www.vidavest.com

مستند بارداری (حاملگی)

این برنامه جذاب که محصول کانال DISCOVERY می باشد بینندگان را از لحظه شروع برنامه یعنی لحظه آغاز حاملگی تا تولد با خود همراه می کند. مستند pregnancy guide با استفاده از تصویربرداری پیشرفته وتصویر سازی کامپیوتری تمامی مراحل رشد جنین و تغییراتی که در مادر آبستن در طول حاملگی رخ می دهد را به تصویر کشیده و همچنین یک رویان شناس و متخصص مامایی و زنان و زایمان از دانشگاه پزشکی Georgetown گزارش فرآیند بالینی تولد و انجام جراحی مادر آبستن را انجام می دهد. این برنامه در نهایت با نمایش دو متد تولد یعنی تولد طبیعی و تولد همراه با جراحی به پایان می رسد.

برای خرید و یا کسب اطلاعات بیشتر به ویداوست مراجعه کنید :
http://www.vidavest.com

شهناز چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:54 http://habaibi2.persianblog.ir

مبارکه قبولیتون خانومی!
پس این کتاب رو به لیستی که باید تهیه کنم اظافه اش کردم.

رضا عنصرسیار چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:54 http://www.donyayeakkasi.blogfa.com

سلام...


خوشحالم به خاطر قبولیتون.....

فقط نمی دونم هم دانشگاهی شدیم یا نه؟؟؟ !!! :دی

بهترین ها......

فعلا........

رضا عنصرسیار چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:55 http://www.donyayeakkasi.blogfa.com

راستی این اولی که نظر به حساب نمی یاد

پس

اوووووووووووووووووووووووووووووووووووول

دروازه ی بهشت چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:56 http://www.paradisegate.blogfa.com

سلام..

وبلاگ تازه...

منتظر اولین نظر شما هستم....

صداقت یک مرد چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 17:02 http://40khone.blogfa.com

سلام
نماز روزه هات قبول
آره منم ماه عسل رو می بینم
راستی مبارکه به سلامتی
ایشالله همیشه خبر های خوش ایشالله همیشه به خوشی

best_time چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 18:06

مبارک باشه
قبولیتونو می گم
انشااله موفق باشید :)

رضا (عبدو ) چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 19:44 http://abdonameh.blogfa.com

سلام ددی جونیم .
تبریک تبریک ۱۰۰۰ تا تبریک . خیلی خوشحال شدم که شما و آقا وحید قبول شدید . انشالله که مثل همیشه موفق باشید .
آقا ماکان خوب هستند ؟ بهش بگو مامان رو اذیت نکنه .
کتاب دا را نخواندم ولی تعریفش رو شنیدم .
شاد باشید

نوشین مامان هستی پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:04 http://www.hastiyemaman.blogfa.com

انشالا به سلامتی و دل خوش عزیزم.......

هادی پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:33 http://khalbos.blogfa.com

سلاااااااااااااااااام مریم خانم
بح به سلامتی کارشناسی حسابداری قبولیدییییییی
مبارکه
پس دو نفر دیگه از بچه ها عالی شهری شدن
هیییییییییییییی
:دی


در مورد دا هم من خیلی شنیدن
حسین ز هم چند بار بهم پیشنهاد داده
نمیدونم باید خوند تا بفهمم چی میگی

هاله مامان ارشیا سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:45

امشب برای ما هم خیلی دعا کن :)

ehsan سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 13:06 http://www.ehsanensani.blogfa.com

سلام به شما دوستان خودم
سلام و درود به تو مدیر وبلاگ عزیز که بسیار قادر و توانا هستی
سلام و درود به افرادی که طرفدار رشته علوم انسانی هستید
من در وبلاگم منتظر شما دوستان انسانی هستم
من دوست دارم این وبلاگم توسظ نظرات شما دوستان شکل بگیره پس منتظرمااااا
یا علی

نیروی برتر (نیاز) جمعه 20 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 17:54 http://niruyebartar.blogfa.com

فدات بشم... ایشالله گل پسرت صحیح و سالم بدنیا بیاد و این انتظار به یه خاطره زیبا بدل بشه که روزی برای خودش با عشق تعریف کنی و خندیدنشو ببینی. :) خانمی مزیت بلاگ اسکای نسبت به بلاگفا چیه؟

محمود حیدری دوشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:43 http://www.mahmoodhm.blogfa.com

سلام وب خوبی داری................................

نرگس سه‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 00:54

سلام
ممنونم که تولدم یادتون بود .
ایشالله تولد کوچولوی شما :X

best_time سه‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:27

سلام مریم خانوم
خوبید که انشاله
حال پسرگلت چطوره
این شعر از زبون شما به ماکان گلیه

آن دم که با تو ام


ای آنکه زنده از نفس توست جان من
آن دم که با تو‌ام، همه عالم ازان من

آن دم که با توام، پُِرم از شعر و از شراب
می‌ریزد آبشار غزل از زبان من

آن دم که با توام، سبکم مثل ابرها
سیمرغ کی‌ رسد به بلندآسمان من

بنگر طلوع خنده‌ی خورشید بر لبم
زان روشنی که کاشتی ای باغبان من!

با تو سخن ز مهر تو گفتن چه حاجت است؟
خود خوانده‌ای به گوش من این، مهربان من


نیروی برتر (نیاز) چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 16:13 http://niruyebartar.blogfa.com

ممنون از راهنمائیت مهربونم

عباس چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 17:33 http://khenizi.blogfa.com

سلام
با اینکه این کتاب رو تو خونه داریم ولی هنوز موفق نشدم بخونمش. باید جذاب باشه مثل شطرنج با ماشین قیامت احمد زاده.

کانون قرآن مسجد ابوالفضل ع بوشهر پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:11 http://mobaser.persianblog.ir

والله من هم شبها خواب نداشتم. تمام صحنه ها جلوی چشام راه میرفت.

علیرضا دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 00:42 http://www.mara_daryab.blogfa.com

سلام عیدتان مبارک

هاله مامان ارشیا سه‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:17

خوبی مریم جون؟نینی گلت خوبه؟عیدت مبارک .. انشالله سال دیگه همین موقعها داری به نینی گلت شیر میدی :)
این روزا بلاگفا خیلی اوضاش خرابه و اصلا نمیشد به کسی سر زد .. ببخشید اگه دیر اومدم
مواظب خودت باش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد