سلام دوستان
اینروزا حسابی دستم توی سرمه و نمی دونم چیکار کنم. همه ی کارام توی هم گره خورده اصلا وقت اضافی ندارم. این روزا میان ترم ها شروع شده و باید کلی وقت بذارم که بتونم نمره های بالایی بگیرم. رشته ی منم طوریه که با فرمول سروکار داره و باید تمرکز بالا داشته باشی . تنها وقتی که می تونم درس بخونم نیمه شبه بعد از خوابوندن ماکان گلی . چون به هیچ وجه نمی خوام از وقت پسرم برای درس صرف کنم و تا وقتی بیداره تمام وقت منو به خودش اختصاص میده . البته جدا از همه ی سختی ها وجود ماکان باعث شده اصلا احساس خستگی نکنم و کماکان به کارم ادامه بدم. در بین روزهای هفته تنها سختی من روز پنج شنبه است که از صبح باید برم دانشگاه تا 8 شب البته در بین کلاسها سری به اینترنت هم میزنم و کمی خستگی درمیکنم ولی پشت سر هم بودن کلاسها خسته کننده است . خب دیگه گله گذاری بسه باید خدا را شکر کنم بابت همه ی این نعمتها . هفته ی قبل عروسی دعوت داشتیم رفتیم خوش گذشت برای شاد شدن روحیه بدک نبود هرچند که فقط نظاره گر بودم . پایان ماه تولدمه شاید امسال خودم برا خودم جشن گرفتم (هر سال وحید جان این کار رو میکرد بدون اینکه خودم دخالتی داشته باشم) . میخوام جشن خوبی بشه حالا تا اون موقع کی زنده کی مرده.
خب دیگه برم برم که خیلی کار دارم
پس تا بعد
پی نوشت: وبلاگ ماکانی آپدیت شد منتظرتونیم