سلام دوستان
اکنون که در خدمتتون هستم تازه از مهمانداری چند روزه فارغ شدم . در چند روز گذشته مهمان عزیز داشتیم (داداشی الهام جونم) که خونه ما رو بس نورانی نمود (البته می دونین چیه یکی - دوتا ازلامپهای خونه اتصالی پیدا کرده بود که زحمت اونو کشید) این چند روزه واقعا یک کدبانوی خوب شده بودم اونطوری که خودم دلم می خواست پذیرایی خوب در حد عالی (البته به گفته ی مهمان عزیزمون ) . یک ساعت پیش هم بدرقشون کردیم و برگشتیم اداره.
--------------------------------------------------------------
جمعه نیز سه تا تولد دعوت داشتیم (یا جشنی نیست یا اگر هم باشه سه تا با هم) که من یکیشو تا دم در رفتم و کادومو دادم و دومی هم تا ساعت نه و نیم بودم و بعدی رو که تولد آقا نوید یکی از دوستان وبلاگی بود در پارک شغاب(در اینجا هم تولدشو تبریک می گم بهش ) رفتیم که آخری خیلی خوش گذشت . هوا بسیار سرد و جشن خوبی هم برگزار شد که واقعا به یاد موندنی بود تا ساعت دوازده و نیم شب اونجا بودیم(البته تعدادمون خیلی زیاد نبود) . دکور جشن و تهیه کیکی بسیار زیبا نیز آقا افشین و خانمشون زحمت کشیده بودند.آقا نوید بابت شام خوشمزتون ممنون.
در اینجا جا داره به آقا پویا به خاطر انتخاب درستش تبریک بگم چرا که آرام خانوم اونطور که در تولد دیدمشون خانمی بس باشخصیت و با نزاکت بودند و آرزوی بهترین ها رو برای این دو زوج دارم .
------------------------------------------------------------------
من به شیرینی پزی و پختن کیک خیلی علاقه دارم بطوریکه هفته ای یک بار این کار رو انجام می دم . تصمیم گرفتم که اصولی این کار رو یاد بگیرم بنابراین خیلی پرس و جو کردم تا تونستم آموزشگاهی پیدا کنم که این کار رو انجام می ده پس رفتم و اسم نویسی کردم و اگر خدا بخواد از 15 دی ماه کلاسامون شروع می شه و من می تونم با شیرینی و کیک های بسیار خوب از مهمونام و دوستان گلم پذیرایی کنم(البته عکساشو براتون می ذارم) .
در ادامه شعری تحت عنوان شادی از فریدون مشیری تقدیمتون می کنم و آرزو دارم که همیشه و در همه حال شاد و سرحال و شاداب باشید:
غم دنیا نخواهد یافت پایان
خوشا در بر رخ شادیگشایان
خوشا دلهای خوش، جانهای خرسند
خوشا نیروی هستیزای لبخند
خوشا لبخند شادیآفرینان
چو گل هرجا که لبخند آفرینی
به هر سو رو کنی لبخند بینی
چه اشکت همنفس باشد، چه لبخند
ز عمرت لحظه لحظه میربایند
گذشت لحظه را آسان نگیری
چو پایان یافت پایان میپذیری
مشو در پیچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم کن، تبسم!
حالا خوبه به شما می خوره 3 تا تولد...
به ما که ربع یکیشم نمی خوره...
موندیم تو کف تولد و عروسی و این حرفا...
سلام
چه وبلاگ خوبی داری، ساده و صمیمی
اگه دوست داشتی به من هم سر بزن و منو لینک کن و اگه دوست داری بگو تا به چه اسمی لینکت کنم
راستی این شکلک های ناز و بامزه رو از کجا اوردی میتونم بدونم ؟
اگه نی نی داری عکسشو بذار
قضیه اسم رو نفهمیدم چی بود . شاید یادم نیست .
این کددوم یکی از این وبلاگ نویسا بوده ؟ :ی
که اینطور!!
پس اون شب جشن تولد داشتین!!
واقعا که، میان تو محله ی ما بدون اجازه جشن تولد میگیرن، کیک و شیرینی هم نمیدن!
عجب آدمایی پیدا میشه :D
سلام . وبلاگ خوبی دارید . به ما هم سر بزنید .
همین خالی بندی مهموناست که اسم کدبانوی خوب بد در میره دیگه ! :d
دلتون میاد:d
سلام مریم عزیز .
همیشه به جشن و شادی .
من هم خیلی دوست داشتم ببینمتون . ولی هر کاری کردم نتونستم براتون نظر جدید بذلرم و توی قسمت نظرات خودم در جواب شما نوشته بودم که نمیدونم چرا نمیشه براتون نظر جدید گذاشت و من هم دوست دارم ببینمتون .
احتمالا قسمت نبوده و ما کم سعادت .
دفعه آینده به امید خدا .
شاد باشید و عاشق
درود بر مریم جان. آرزوی زندگی پر از شادی و سلامتی برای شما و وحید جان را دارم.من هم تولد دوستانتان را تبریک می گویم.برایم تصورش یک کم مشکل است که خانمها و آقایان در جایی جمع شوند و مزاحمتی برایشان ایجاد نشود.از اینکه لطف کردید و برایم کامنت گذاشتید بسیار سپاسگزارم.در مورد نوشته ام که سووال کرده بودید:گم کرده ای دارم که نه با فلسفه و نه با علم و نه با استدلال یافتنی نیست الا به احساس.
سلام
چرا به زودی آپ می کنم. حتما سر بزن خوشحال می شم.
سلام
از اینکه مهمون داری خوبی هستی شکی نیست .
من یکی که به مهمون داریت ۱۰۰ میدم .
کار جفتتون درسته .
هم خودت هم وحید خان
سلام خانومی.
خسته نباشید از مهمونداری. مرسی که به ما سر زدی. شعر فریدون هم خیلی جالب بود و اول صبحی کلی ما رو سرحال و شاد کرد. ممنون
مرسی مریم جون ازلطفتون نسبت به آلینا.
خسته نباشی گلم
یکی از خوشمزه ترین کیک کاکائو یی هایی که به عمرم خورده بودم همونی بود که خونه ی شما خوردم !
که دستپخت خودتون بود !
یادتونه که ؟!
مریم جان اون پستی که خوندی مال سال 85 هستش . قبل از به دنیا اومدن آقازاده . یعنی بچه اول
سلام . ممنون از همدردیت عزیزم .
من هم خیلی متاسف شدم . امیدوارم به زودی تصمیم های خوب خوب بگیری و اتفاقات خوبتری تو زندگیت بیافته .........
سلام مریم عزیزم
شعرت جالب بود خانومی
پس حسابی تولد بارون بوده.مبارکه عزیزم
همیشه به مهمون و مهمانداری.خسته نباشی
جالب بود
اینطور که معلومه خیلی اکتیو هستید سرتون شلوغه !
من حاضرم اولین شیرینی رو که میپخید بخورم (پیش مرگ بقیه میشم)
ممنونم مریم جان . معلومه که کدبانو هستی و از عهده ی کارها به نحو احسن بر میایی . موفق یاشی . تولدها هم مبارک . همیشه به گردش .
سلام
همیشه به شادی و کیک پختن!
سلام عزیزم خوبین!؟ اینو درست اومدی که مهمونی نیست هر وقتم هست همه با همه!!!
دوستت دارم میبوسمتون
مریم جون این وب جدیدمه
خیلی وقته نیومدی پیشم
موفق باشی خانومی.
راجع به عکسا نظر بدین لطفا
خوشحال می شم.
منتظرم
ممنون[چشمک][گل]
سلام خوبی؟
مسافر شهر غم با یه دنیا از غم
به روز شده منتظر حضور گرو و سبز شما هستم
زود بیا تنهام نذار منتظرم گلکم [گل][گل][گل]
همیشه به گردش خانمی
سلام عزیزم آخی خدا بد نده . انشالله زود زود خوب بشی.خسته نباشی از مهمونداری.همه تولدها هم مبارک باشه.چه خوب کردی کلاس آشپزی ثبت نام کردی.کجا هست؟هزینش چطوریه ؟؟؟ و چند روز در هفته هست اگه میشه بهم بگو ببینم میتونم منم باهات بیام یا نه؟
میبوسمت
:)
مریم جان سلام
از کلاسهای آشپزی چه خبر کلی آشپز شدیا :)
راستی نمی خواهی تبادل لینک کنیم؟
باز هم از اینکه تولدم رو تبریک گفتی خیلی ممنونم
تا میتونی این روزها که نی نی نداری کیک بپز و شیرینی و غذا های جور واجور که وقتی نی نی بیاد تا چند سال اصلا وقتشو نداری
مواظب خودت باش
می بوسمت